mhi - هوش هيجانی مفهوم مزایا و معایب  بایدها و نبایدها | چه اقداماتی برای ارتقای هوش هیجانی در کسب و کار ضروری است؟

هوش هيجانی مفهوم مزایا و معایب بایدها و نبایدها | چه اقداماتی برای ارتقای هوش هیجانی در کسب و کار ضروری است؟

این مقاله مفهوم هوش هیجانی و دلایل اهمیت آن را شرح می‌دهد. به طور فزاینده‌ای هوش هیجانی به عنوان یك عامل كلیدی در قبال موفقیت فردی مطرح شده و حتی اهمیتی فراتر از ضریب هوشی پیدا كرده است. برخی از موفق‌ترین افراد در زندگی امروز، كسانی هستند كه دارای سطح بالایی از هوش هیجانی می‌باشند. توانایی مدیریت موفق خود و دیگران، اغلب یك عامل مهم برای موفقیت چنین افرادی است.

هوش هيجانی،  مزایا و معایب ، بایدها و نبایدها | اقدامات لازم برا ارتقای هوش هیجانی در کسب و کار

هوش هیجانی

این مقاله مفهوم هوش هیجانی و دلایل اهمیت آن را شرح می‌دهد. همچنین یك ارزیابی كلی درباره اصول پایه و سرفصل‌های اهمیت آن برای کارآفرینان و مدیران را توضیح می دهد. 
در حال حاضر، به طور فزاینده‌ای هوش هیجانی به عنوان یك عامل كلیدی در قبال موفقیت فردی مطرح شده و حتی اهمیتی فراتر از ضریب هوشی پیدا كرده است. برخی از موفق‌ترین افراد در زندگی امروز، كسانی هستند كه دارای سطح بالایی از هوش هیجانی می‌باشند. توانایی مدیریت موفق خود و دیگران، اغلب یك عامل مهم برای موفقیت چنین افرادی است. با توجه به افزایش تأكید بر مهارت‌ها، مدیران باید بتوانند از عهده مدیریت احساسی كاركنان خود در داخل و خارج از کسب و کارشان برآیند. 

تعریف هوش هیجانی  

 هوش هیجانی یعنی توانایی دریافت دقیق هیجانات خود و دیگران؛ و همچنین درک  و مدیریت این‌ موضوع که عواطف و هیجانهای ما حامل چه پیامی درباره‌ی رابطه‌مان با دیگران هستند.

هوش هیجانی توسط پیتر سالووی و جان مایر به عنوان توانایی آگاهی بر احساسات خود و دیگران، تشخیص بین احساسات مختلف و استفاده از اطلاعات عاطفی برای کنترل تفکر و رفتار تعریف شده است.

هوش هیجانی (Emotional intelligence | EI ) شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خود و دیگران است. به عبارت دیگر، شخصی که EI بالایی دارد، سه مؤلفهٔ هیجان‌ها را به‌طور موفقیت‌آمیزی با یکدیگر تلفیق می‌کند: مؤلفهٔ شناختی، مؤلفهٔ فیزیولوژیکی و مؤلفهٔ رفتاری. 

 روانشناسان بر این باورند که  کارآفرینان، رهبران و مدیران، با هوش‌های هیجانیِ بالاتر، توان بیشتری برای هدایتِ کسب و کارشان دارند. 

جان دی. مایر ، در كتاب مدیریت افراد، در سال 1999 هوش هیجانی را  توانایی درك، تلفیق، فهم و مدیریت كارآمد احساسات خود و دیگران می داند. 

 گلمن، هوش هیجانی را مجموعه‌ای از مهارت‌ها و شایستگی‌ها می داند، از نظر وی این مهارتها و شایستگی ها اساس 12 زیر مجموعه برای هوش هیجانی را تشکیل می‌دهند که عبارتند از :

- خود آگاهی عاطفی
- خویشتن‌داری عاطفی
- تطبیق‌پذیری
- جهت‌گیری
- موفقیت
- چشم‌انداز مثبت
- نفوذ
- یکدلی
- مدیریت
- کار گروهی
- آگاهی سازمانی
- رهبری الهام بخش

انواع مولفه های هوش هیجانی

گلمن در سال ۲۰۱۷ در کتاب Everyday Emotional Intelligence مولفه هایی را برای هوش هیجانی  مطرح می‌کند :

 مولفه های هوش هیجانی گلمن، شامل این پنج مهارت هستند :

خودآگاهی یا آگاهی از خویشتن ( Self-awareness ) :  درك خودتان، آگاهی نسبت به نقاط ضعف و قوت و چگونگی برخورد با دیگران.  به بیان دیگر نقاط قوت و ضعف خود، انگیزه‌ها و  ارزش‌هایمان و نیز تأثیری را که روی دیگران داریم، بشناسیم.

خودنظارتی یا خودتنظیمی ( Self-regulation ) : یعنی توانایی كنترل خودتان و افكارتان قبل از این كه دست به هر اقدامی بزنید؛ به عبارت دیگر، انگیزه‌های لحظه‌ای و خُلق  و خوی خود را در وضعیت مختل‌کننده و مزاحم، کنترل کرده یا جهت آن‌ها را تغییر دهیم.

انگیزش ( Motivation ) و خود انگیزشی ( Self-motivation ) :  محرك كار و موفقیت شما اینکه رسیدن به اهداف و موفقیت به صِرفِ موفقیت به ما انگیزه بدهد و شکست، نتواند به سادگی انگیزه‌ی ما را بگیرد.

همدلی ( Empathy ) :  چگونه دیدگاه‌های دیگران را درك می‌كنید و به افكار آنها احترام می‌گذارید؛ یعنی وضعیت احساسی دیگران را درک کنیم و بتوانیم از دریچه‌ی چشم آن‌ها جهان را ببینیم.

مهارت اجتماعی ( Social Skill ) : توانایی برقراری ارتباط با دیگران. به بیان دیگر،  با دیگران، رابطه‌ی صمیمی ایجاد کنیم تا بتوانیم آن‌ها را به سمتی که میل داریم، سوق دهیم.

در سال 2016، بر اساس تحولات در تحقیقات هوش هیجانی، مایر، کاروسو و سالووی مدل چهار بُعدی خود را به روز کردند. در این مدل حل مسئله و توانایی‌های ذهنی درگیر در هوش هیجانی، نقش بیشتری در تعیین میزان هوش عاطفی داشتند. مایر و همکارانش اظهار داشتند که هوش هیجانی یک هوش گسترده است .

هوش گسترده، مجموعه توانایی‌های ذهنی است که در آن افراد با موضوعات مربوط به خود و دیگران را درگیر می‌ کنند. مایر و همکاران، هوش هیجانی را با هوش شخصی و اجتماعی مقایسه و ادعا می‌کنند که هوش هیجانی می‌تواند در میان این هوش گسترده قرار گیرد.  توانایی‌های خاصی که هوش هیجانی از آن‌ها تشکیل می‌شود، اشکال خاصی برای حل مسئله هستند. 

کارایی هوش هیجانی در کسب و كار

غالب افراد طیفی از احساسات منفی و مثبت را در كار تجربه می‌كنند مانند: 

•    رضایت – شما بخشی از كارتان را عالی انجام داده‌اید؛
•    شعف – یك قرارداد بزرگ منعقد كرده‌اید؛
•    غرور – به كسی كمك كرده‌اید بر مشكل خود چیره شود؛
•    خشم – از كار شما قدردانی نشده است؛
•    دلسردی – به طور كافی به توصیه‌های شما عمل نشده است؛
•    اضطراب – در تحقق ضرب‌الاجل‌های تعیین شده مشكل دارید؛

كارآیی هوش هیجانی چگونه است؟ 

وقتی احساساتی همچون رضایت، اضطراب یا دلسردی تجربه می‌شوند، مغز انسان برنامه‌ریزی شده تا به تهدیدها یا واكنش های هیجانی پاسخ دهد. البته، اقدام كردن بر اساس اولین فكری كه به ذهن خطور می‌كند، باعث می‌شود شما حرفی بزنید یا كاری انجام دهید كه می‌تواند بعداً باعث تأسف شما گردد. هوش هیجانی بدان معنا است كه وقتی از واكنش غریزی و هیجانی خود آگاه شدید، بر اساس آن عمل نكنید بلكه صبر كنید، به گذشته نگاه كنید و اجازه دهید اندیشه و منطق بر اعمال شما تأثیر بگذارند. 

مزایا و معایب هوش هیجانی

مزایای هوش هیجانی می‌تواند :

•    روابط شما با همكارانتان را توسعه دهد؛
•    به شما برای كنترل بر خودتان كمك كند؛
•    به كاهش سطح استرس شما كمك كند؛
•    به ایجاد انگیزه در شما كمك كند؛
•    شما را قادر سازد به خوبی با دیگران ارتباط برقرار كنید و بدون هیچ گونه تضادی بر دیگران تأثیر بگذارید؛
•    جایگاه شما در نزد همكارانتان را توسعه می‌دهد. 

معایب هوش هیجانی

•    نمی‌توان هوش هیجانی را همیشه یاد گرفت هر چند كه می‌توان آن را توسعه داد؛
•    معمولا هوش هیجانی به دلیل دیگر اشكالات مدیریتی نادیده گرفته می‌شود.

برخی از راهبردهای تقویت و افزایش هوش هیجانی عبارتند از :

- در احساسات خود تأمل کنید.

- از دیگران نظر بخواهید.

- قبل از بیان احساسات خود کمی مکث کنید.

- در مورد چرایی پدیده‌ها از دیگر افراد نظر بخواهید.

- هنگام انتقاد، بر احساس توهین و متهم شدن خود واقف باشید و از خود بپرسید : چه چیزی می‌توانم یاد بگیرم؟

- کارهای گروهی انجام دهید.

- برقرار کردن ارتباط چشمی را تمرین کنید.

- احساسات خود را بپذیرید.

برخی از نشانه های هوش هیجانی پایین

- گرفتار جر و بحث‌های متعدد می‌شوند

-  متوجه احساسات دیگران نیستند

-  فکر می‌کنند که دیگران زیادی حساس‌اند

-  از شنیدن نقطه‌نظرات دیگران سر باز می‌زنند

-  بابت اشتباهات خود دیگران را مقصر می‌دانند

- توانایی مواجهه با موقعیت‌های هیجانی را ندارند

-  مستعد انفجار ناگهانی احساسات هستند

 - در حفظ روابط دوستانه موفق نیستند

- قادر به هم‌حسی با دیگران نیستند

چك لیست اقدام برای ارتقای هوش هیجانی

1 . نظریه‌های هوش هیجانی را درك كنید

روان‌شناسان معروف  یعنی جان دی مایر و پیتر سالوری  برای نخستین مرتبه عبارت « هوش هیجانی» را در دهه1980 به كار بردند. دانیل گولمن ، دیگر روان‌شناس، بعدها از كار آنها استفاده كرد و كتب معروفی را در این زمینه منتشر كرد. 
دیگر محققان برجسته تحقیقات هوش هیجانی عبارتند از مالكولوم هیگز  و ویكتور دولویچ .

آنها هفت عنصر را شناسایی كردند كه می‌توان آنها را به سه دسته اصلی تقسیم كرد :

•    محرك‌ها – انگیزش و قاطعیت. این دو ویژگی برای افراد انرژی‌بخش هستند و آنها را به سمت تحقق اهدافشان رهنمون می‌سازند. 

•    كنترل‌كننده‌ها – آگاهی/ انسجام و انعطاف‌پذیری هیجانی. بر عكس، این دو ویژگی به عنوان عنوان كنترل‌كننده محرك‌ها عمل می‌كنند به ویژه اگر محرك‌ها خیلی بالا نباشند یا در مسیر درست و مناسبی قرار نداشته باشند. 

•    قادركننده‌ها – حساسیت، نفوذ و خودآگاهی. این سه ویژگی عملكرد را تسهیل كرده و به موفقیت فردی كمك می‌كنند. 

2 . ببینید، هوش هیجانی چه معنایی برای شما دارد

توانایی‌های زیر برای کارآفرینان و مدیران ضروری هستند. آنها ارتباط خاصی نیز با هوش هیجانی دارند.

مدیران و کارآفرینان باید :

•    بتوانند خودشان را مدیریت كنند (خودنظارتی، كنترل‌كننده‌ها ) و باعث فرسودگی كاركنانشان نشوند؛

•    دارای خودآگاهی پیرامون نقاط ضعف و قوت واقعی (نه تصور شده ) خویش باشند؛

•    در خودشان و دیگران ایجاد انگیزه كنند؛

•    با دیگران در کسب و کارشان مشورت كنند و در عین حال افراد را هدایت كنند (مهارت‌های اجتماعی، قادركنندگان)؛

•    دیگران را تشویق كرده و به آنها مشاوره بدهند ( مهارت‌های اجتماعی،؛ قادركنندگان )؛

•    روابط خوب كاری را توسعه دهند (همدلی، قادركنندگان).

3 . هوش هیجانی خود را بیازمایید و توسعه دهید

یك مسئله بزرگ به هنگام آزمودن هوش هیجانی آن است كه هیچ تعریف استاندارد توافق‌شده‌ای از این مفهوم وجود ندارد. متخصصان و مربیان از آزمون‌های متعددی استفاده می‌كنند كه طیفی گسترده از خصوصیات فردی و روش‌های ارزیابی را در بر می‌گیرند و سنجش هوش هیجانی می‌تواند به نوعی منعكس‌كننده آنها باشد. این آزمون‌ها اغلب در آگاه ساختن افراد از موضوعات پیش رو مفید هستند و آنها می‌توانند از نقاط ضعف و قوت هوش هیجانی خود آگاه شوند. 
یك موضوع مهم دیگر آن است كه چگونه می‌توان هوش هیجانی را توسعه داد. مهارت‌های خاص در تیم‌سازی یا ایجاد انگیزه را می‌توان توسعه داد ، هدف بسیاری از كتاب‌ها، سمینارها و دوره‌های آموزشی دقیقاً همین موضوع یا حداقل درك بهتر موضوعات مندرج در آن است. اكنون می‌توان گفت كه تنها برخی از ابعاد هوش هیجانی قابل یادگیری، آموزش و توسعه هستند. دیگر ابعاد به تحقیقات بیشتر نیاز دارند.

باید ها نبایدها در خصوص هوش هیجانی

بایدهای هوش هیجانی

● واكنش‌های هیجانی خود نسبت به دیگران را به خوبی مشاهده كنید.
● ببینید چگونه می‌توانید هوش هیجانی خود را بیازمایید و آن را توسعه دهید.
● صادقانه از خودتان بپرسید چقدر خوب به دیدگاه‌های دیگران واكنش نشان می‌دهید.

نبایدهای هوش هیجانی

● فكر نكنید احساساتتان را با خودتان به سر كار نمی‌برید.
● فكر نكنید هوش هیجانی ارتباطی با شغل شما ندارد.
● فكر نكنید هوش هیجانی شما هیچ نیازی به توسعه و پیشرفت ندارد. 

پرسش‌های اساسی در خصوص هوش هیجانی

● آیا فكر می‌كنید می‌توانید ارتباط خویش را با همكارانتان بهبود بخشید؟
● وقتی عصبانی هستید، آیا اولین جمله‌ای را كه به ذهنتان خطور كرد، به زبان می‌آورید؟ 
● آیا فكر می‌كنید در مواجهه با اتفاقات و رخدادها، باید هوش هیجانی خود را نادیده بگیرید؟

برای اطلاعات بیشتر به مقالات ذیل مراجعه نمایید : 

1 . ارتباط هوش هیجانی و رهبری چیست ؟ |رهبران و کارآفرینان، برای موفقیت ،چگونه هوش هیجانی را در محیط کسب و کار اجرا کنند ؟

2 . اهمیت مسئولیت پذیری و نگاه تخصصی در مدیریت فروش | از دیدگاه جروم کولتی و ماری فیس 

3 .  کتاب عصر گسست پيتر دراکر | مدير به عنوان يک نيروی علمی

4 .  چگونه شغلی همراه با عشق پیدا کنیم ؟

5 . چگونه برای شغل از دست داده یا در حال از دست دادن برنامه ریزی و اقدام نماییم؟ | شغلتان را از دست داده اید؟ راهبردهای حیاتی برای شروع دوباره

یک سخن یک پند: 

«شما می‌توانید به اندازه یك ماشین منطقی باشید. اما اگر با افراد كار می‌كنید، گاهاً منطق آن است كه بنشینید و تفكرات آنها را درك كنید.» آكیو موریتا 
«از گام‌های اشتباه برای رسیدن به درك عمیق‌تر و دستاوردهای بزرگ‌تر استفاده كنید.» سوزان تایلور 

 

نظرات
دیدگاه ارسال کنید